همه سازمانها در طول چرخه عمر خود دارای عارضه های کوچک و بزرگی هستند که شناسایی و تشخیص آنها به سادگی توسط هر فردی قابل انجام نبوده و نیازمند دانش و تبحر خاصی می باشد.
به بیان دیگر، سازمانها به طور مستمر و با شتاب در حال تغییر و تحول هستند و برای اینکه قادر به تداوم حیات خود باشند باید سازگار و هماهنگ با این تغییر و تحول حرکت کنند. آنها برای رشد و تکامل خود باید از درون متحول شوند و به سوی برتری و بلوغ حرکت کنند و این فلسفه تکامل و ضرورت وجودی مدیران سازمان هاست تا بیش از آن که انرژی و وقت و منابع خود را صرف حفظ وضع موجود نمایند، بیشتر صرف بهبود و توسعه و بالندگی سازمان نمایند.
امروزه متغیرها و عوامل اثرگذار بر سازمانها روز به روز پیچیده تر می شوند. بنابراین علاوه بر این که لازم است نقاط قوت سازمان حفظ شود نیاز به شناسایی مداوم عارضه های سازمانی وجود دارد تا برنامه ریزی برای رفع آنها صورت پذیرد چرا که عدم توجه به آنها می تواند پیامدهای غیرقابل جبرانی را به دنبال داشته باشد.
امروزه هدایت و اداره سازمانها برای تحقق اهداف از پیش تعیین شده و حضور فعال و اثربخش در بازار و جامعه، نیازمند درک درست موقعیت و اتفاقات محیطی (شامل محیط درون و بیرون سازمان)، برای آگاهی یافتن به موقع و دقیق از نقاط قوت و ضعف سازمان است که این هر دو، نیازمند الگو و مدل مناسب می باشد.
هدف از عارضه یابی، تشخيص مشکلات موجود در سازمان و ارائه راهکارهای مناسب و عملی برای رفع آنها میباشد.
سازمان بهره وری آسیایی، بر مبنای مطالعات و تحقیقات خود، عوامل متعدد بازدارنده ارتقای بهره وری در سطح آسیا را مورد شناسایی قرار داده و سازمان مدیریت بهره وری ایران نیز، بر اساس مطالعات، تحقیقات و تجربه خود و با توجه به شرایط موجود در ایران، برخی عوامل را اضافه کرده است که مجموعاً به شرح ذیل می باشد:
الف – مشکلات انسانی
ب- مشکلات مالی
ج – مشکلات فنی
د- مشکلات مدیریتی
ه – مشکلات سازمانی، تشکیلاتی و برنامه ریزی
و – مشکلات سهامداران
ز – مشکلات قوانین دولتی